( 180) وعدهها باشد، حقیقى دل پذیر |
|
وعدهها باشد، مجازى تا سه گیر |
( 181) وعد? اهل کرم گنج روان |
|
وعد? نااهل، شد رنج روان |
حقیقی: یعنی آنچه به حقیقت وراه حق مربوط است .
تاسه گیر: خفقان آور، چیزى که قلق و بىقرارى آورد چنان که گویى راه نفس را گرفته است. دراینجا به معنی میل وهوس است.
گنج روان: گنجى از مسکوک رایج، و بگفتهى فرهنگ نویسان، گنج قارون.
( 180) بلى وعدههاى حقیقى دل پذیر و اطمینان بخش است همان طور که وعدههاى مجازى و بىحقیقت اضطراب آور و بیم افزا است. (181) وعده اهل کرم گنج و وعده نااهلان رنج و عذاب است.حکیم مهربان چون بیمارى کنیزک را پیدا کرد.
( 182)بعد از آن برخاست و عزم شاه کرد |
|
شاه را ز ان شمهاى آگاه کرد |
( 183)گفت: تدبیر آن بود کان مرد را |
|
حاضر آریم از پى این درد را |
( 184)مرد زرگر را بخوان ز ان شهر دور |
|
با زر و خلعت بده او را غرور |
( 185) چون که سلطان از حکیم آن را شنید |
|
پند او را از دل وجان بر گزید |
شَمّه ای: یعنی مقدار کمی، اندک.
بخوان ز ان شهر دور: یعنی حاضر نمودن، فراخواندن.
غرور دادن:یعنی فریب دادن.
برگزید: یعنی پذیرفت.
( 182) برخاسته بنزد شاه رفت و قسمتى از ماجراى کنیزک را باو خبر داد.( 183) شاه گفت اکنون چه باید کرد.( 184) حکیم فرمود باید مرد زرگر را در اینجا حاضر نمود.() تا محبوب تو باو خوش دل شده و مشکل ما بطریقى که بعداً خواهى دانست حل شود.() مرد زرگر را از سمرقند بخواه و با زر و مال او را فریب ده.() این زرگر همین که زر دید از خانمان خود دست کشیده باین جا خواهد آمد. (185)پادشاه چون سخن حکیم را شنید نصایح او را از دل و جان پذیرفت. گفت هر چه تو بگویى من همان کنم.
( 186)شه فرستاد آن طرف یک دو رسول |
|
حاذقان و کافیان بس عدول |
( 187)تا سمرقند آمدند آن دو امیر |
|
پیش آن زرگر ز شاهنشه بشیر |
( 188)کاى لطیف استاد ِکامل معرفت |
|
فاش اندر شهرها از تو صفت |
( 189)نک، فلان شه از براى زرگرى |
|
اختیارت کرد، زیرا مهترى |
رسول: یعنی پیک، فرمانبر، فرستاده.
عدول: جمع عادل یعنی عدالت گستر.
دو امیر: همان دو فرستاده شاه.
بشیر: بشارت دهنده.
لطیف استاد: یعنی استاد نازک کار، ماهر واهل فن.
معرفت: در این بیت به معنی مطلق آگاهی است.
نک: مخفف اینک به معنی اکنون است.
مهترى: به معنی بزرگی است ،در اینجا یعنی استاد ماهری هستی.
( 186) و دو نفر از اشخاص لایق و کافى بسمرقند فرستاد.( 187) دو نفر مزبور بسمرقند رفته بمرد زرگر بشارت دادند.( 188) گفتند اى استاد نازک کار که در شهرها معروف هستى.( 189) براى اینکه تو استاد بزرگى هستى فلان پادشاه تو را از میان استادان این فن بر گزیده.
بطور کلی محتوای این ابیات چنین است که: اولاً درمقابل وعده های حقیقی ودلپذیر، وعده هایی هم هست که مجازی است وهوس وخواهشهای ناپایدار ونفسانی رافرو می نشاند اما چون به حقیقت نمی پیوندد تأثیر پایدار ندارد.
وثانیاً بیان تاثیر صدق و کذب است از آن جهت که دل پاک راست را از دروغ باز مىشناسد و بدان آرامش مىپذیرد و حس درونى این دو را بخوبى تمیز مىدهد چنان که از سخن راست مطمئن مىشود و دروغ را خود بخود رد مىکند ولى شرط این تمییز، پاکى دل از غرض و دورى ذهن از اوهام است چه در غیر آن صورت، دیدهى دل غلط مىبیند و درست داورى نمىکند چنان که فرموده است:[1]
دل بیارامد بگفتار صواب آن چنان که تشنه آرامد به آب
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |